چکیده:
هیولای «مجتمع نظامی_صنعتی» که از طریق فشار بر دولت امریکا برای درگیرشدن در جنگ ویتنام، ثروت افسانه ای خود را با سودهای کلان بیشتری جلا داده بود، اکنون از جرج بوش پسر می خواهد تا صراحتاً بخش هایی از دولت را برایش سرو کند. از جمله با قرار دادن دونالد رامسفلد به عنوان وزیر دفاع، که پیوندهای عمیق و آشکاری با غول های تسلیحاتی و شیمیایی امریکا دارد، خطر تجدید سیاست های تسلیحاتی دوران جنگ سرد را زنده کرد.
جبران هزینه هایی که کمپانی های نظامی امریکا برای به قدرت رسیدن جرج بوش پرداخت کردند، خود هدف کوچکی برای رئیس جمهوری امریکا نیست
ماموریت اصلی آقای جرج بوش
اگر به محورهای برنامه نظامی بوش که در سخنرانی های انتخاباتی اش ابراز می کرد توجه کنیم، به روشنی در می یابیم که اهداف نظامی او با اسلافش بسیار تفاوت دارد. این اهداف به نحو بیشرمانه ای دولت ایالات متحده را ابزار دست صنایع نظامی خصوصی می کند و امریکا را بار دیگر در کام برنامه های جنگ افروزانه فرو می برد.
هیولای «مجتمع نظامی — صنعتی» که از طریق فشار بر دولت امریکا برای درگیرشدن در جنگ ویتنام، ثروت افسانه ای خود را با سودهای کلان بیشتری جلا داده بود، اکنون از جرج بوش پسر می خواهد تا صراحتاً بخش هایی از دولت را برایش سرو کند. از جمله با قرار دادن دونالد رامسفلد به عنوان وزیر دفاع، که پیوندهای عمیق و آشکاری با غول های تسلیحاتی و شیمیایی امریکا دارد، خطر تجدید سیاست های تسلیحاتی دوران جنگ سرد را زنده کرد.
جبران هزینه هایی که کمپانی های نظامی امریکا برای به قدرت رسیدن جرج بوش پرداخت کردند، خود هدف کوچکی برای رئیس جمهوری امریکا نیست. برای روشنتر شدن این ماجرای تامل برانگیز رهبران آزادی و دمکراسی، مقاله زیر را بخوانید.
نظام انتخاباتی ایالات متحده امریکا، برخلاف ظاهر ساده و مردم گرایانه آن، بسیار بغرنج، نخبه سالار، و بی اعتماد به مشارکت مستقیم توده مردم است. در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان، مردم با آرای مستقیم خود رییس جمهور را برمی گزینند، در امریکا رئیس جمهور نه با رای مستقیم مردم، بلکه با رای گروهی اندک از نخبگان سیاسی برگزیده می شود. در واقع، زمانی که مردم ایالات متحده در اولین سه شنبه ماه نوامبر به نامزد برگزیده خود برای تصد ی مقام ریاست جمهوری و معاون او رای می دهند، بی آن که خود بدانند اعضای مجمع انتخاباتی (الکترال کالج) 1 را برمی گزینند.
نامزدهای عضویت در مجمع انتخاباتی قبلا در اجلاس کمیته مرکزی احزاب سیاسی اصلی کشور تعیین شده اند. عجیب اینجاست که بسیاری از مردم ایالات متحده نسبت به این امر ناآگاهند ؛ و عجیب تر اینجاست که نام نامزدهایی که باید در هر ایالت به عنوان عضو مجمع انتخاباتی برگزیده شوند، حتی به اطلاع رای دهندگان نیز نمی رسد. پس از اتمام انتخابات دو ماه بعد (دسامبر) اجلاس مجمع انتخاباتی هر ایالت برگزار می شود و آنها رییس جمهور و معاون او را برمی گزینند. مجمع انتخاباتی یک نهاد سراسری نیست، بلکه هر ایالت دارای مجمع خاص خود است.
مجموع آرای اعضای یک نهاد در کل ایالت ها سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری را تعیین می کند. اعضای مجمع انتخاباتی در کل ایالت های متحده 538 نفرند و برای این که فردی رئیس جمهورشود، باید حداقل 270 رای مجمع را به دست آورد. در برخی ایالت ها تعداد اعضای مجمع بسیار ناچیز (دو، سه و چهار نفر) است. مجمع انتخاباتی ایالت های کالیفرنیا (54 عضو)، نیویورک (33 عضو)، تگزاس (32 عضو) و فلوریدا (25 عضو) در سرنوشت ریاست جمهوری امریکا بیشترین تاثیر را دارند. اگر مجمع انتخاباتی رای مورد نیاز را به هیچ یک از نامزدها ندهد، مساله به مجلس نمایندگان محول می شود و مجلس یکی از ایشان را برمی گزیند.
به این ترتیب، در نظام انتخاباتی ایالات متحده امریکا، نهادی از متنفذین محلی وجود دارد که می تواند آرای مردم را تنفیذ یا رد کند. ممکن است نامزدی اکثریت آرا را به دست آورد، ولی با نظر مجمع انتخاباتی نامزد دیگر رئیس جمهورشود.
چگونه جرج بوش به قدرت رسید؟
جرج واکر بوش، چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده امریکاست که رای اکثریت مردم را به دست نیاورد، ولی با رای مجمع انتخاباتی به قدرت رسید:
در انتخابات ریاست جمهوری سال 1824 هیچ یک از چهار نفر حائزین اکثریت آرای مردم رای کافی را در مجمع انتخاباتی به دست نیاوردند. حل مساله به مجلس نمایندگان محول شد و مجلس جان کوینزی آدامز را به عنوان رئیس جمهورمعرفی کرد. این در حالی است که اندریو جکسون بیشترین آرای مردم را به دست آورده بود. این اولین بار در تاریخ ایالات متحده بود که فردی، اکثریت آرای مردم را به دست می آورد و دیگری، با نظر مجمع انتخاباتی رئیس جمهورمی شد. در این انتخابات جکسون 155 هزار و آدامز 105 هزار رای به دست آورده بودند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 33
مطالب مرتبط