مقاله درباره فقر و نابرابری در اقتصاد جهانی

مقاله پیش رو در پی آن است که با نگاه به واقعیت های اقتصادی موجود در جهان و به کمک آمار و ارقام اقتصادی منتشر شده از سوی مراکز مختلف و تجزیه و تحلیل آنها، ادعای نظام سرمایه داری را مبنی بر این که کاپیتالیسم تنها نظام کارا و قابل قبول در جهان است، به بوته نقد بکشاند.

چکیده: امروزه نظام سرمایه داری (کاپیتالیسم) یکه تاز میدان اقتصاد جهان است و به کمک تبلیغات گسترده سردمدارانش، خود را تنها نظام اقتصادی کارا و قابل قبول در جهان معرفی کرده است؛ به گونه ای که کمتر کسی جرات می کند، سخن از ناکارایی و اشکالات ساختاری موجود در این نظام، به میان آورد. نظام سرمایه داری صدها سال قدمت دارد و هم اکنون تقریبا همه نقاط جهان را تحت سلطه خود درآورده است. سردمداران آن مدعی اند که این نظام، قدرتمندترین موتور تولیدی است که تا به حال دنیا به خود دیده است. هم چنین می گویند که توانایی های این نظام، برای تامین استانداردهای زندگی برای تمامی افراد روی زمین، منحصر به فرد است.

چرا که به قول برادفورد دلانگ ما در حال «حرکت به سوی آرمان شهر» هستیم که در آن، زندگی تمامی افراد، معادل زندگی سطح متوسط آمریکا خواهد بود. با توجه به مدت طولانی سیطره نظام سرمایه داری (کاپیتالیسم) و سر و صدای بی وقفه هوادارانش، خوب است تاملی در صحت ادعای «حرکت به سوی آرمان شهر» بکنیم. بگذارید به سه چیز نظر بیفکنیم: میزان فقر و نابرابری در کشورهای کاپیتالیست ثروتمند از جمله آمریکا؛ میزان فقر و نابرابری در کشورهای فقیر جهان؛ و شکاف بین کشورهای بالا و پایین هرم سرمایه داری.

اغلب از آمریکا به عنوان کشوری یاد می شود که حاکمیت در آن با طبقه متوسط است و یک فرد فقیر می تواند با اندک تلاشی خود را به سطح متوسط اقتصادی جامعه برساند. به این مطلب، برابری فرصت های پیشرفت گفته می شود. درک مفهوم «طبقه متوسط» یا «برابری فرصت» مشکل است؛ اما می توان متصور شد که در چنین جامعه ای، نباید فقر گسترده وجود داشته باشد و باید مردم از رفاه اقتصادی مناسبی بهره مند باشند. آمار فقر و نابرابری در توزیع درآمد و ثروت، اصلا با چنین ادعایی هم خوانی ندارد.

دولت مرکزی آمریکا، میزانی را به عنوان «خط فقر درآمدی» تعیین نموده است که خانواده هایی که زیر این میزان قرار دارند، فقیر محسوب می شوند؛ و آن مقدار درآمدی است که خانواده با کمتر از آن، به سختی می تواند زندگی کند و هنگام مواجهه با بحران های مالی، مانند بیماری فرزند یا آسیب دیدگی هنگام کار، با مشکل جدی روبه رو می شود.

میزان رسمی خط فقر، معادل سه برابر حداقل میزان هزینه ی غذایی خانوار است که توسط دپارتمان کشاورزی برآورد شده است و این میزان، با پیش فرض های غیرواقعی که برای محاسبه اش در نظر گرفته شده، بسیار کمتر از میزان واقعی است. به عنوان مثال، فرض شده است که خانوار، مواد غذایی را به کمترین قیمت موجود در بازار خریداری می کند و این که خانوار می داند که چگونه مغذی ترین ترکیب را از ارزان ترین مواد غذایی تهیه نماید. در سال 2002، این میزان برای هر فرد در هر روز 6/12 دلار بوده است.

در سال 2002، 6/34 میلیون نفر یعنی 1/12 درصد از کل جمعیت آمریکا زیر خط فقر بوده اند. (این میزان در میان سیاه پوستان 24 درصد بوده است). در سال 2001، 2/35 درصد کودکان زیر شش سال سیاه پوست، در فقر زندگی می کردند. این ارقام با گذشت زمان، بالا و پایین می شوند و حتی هنگامی که از نظر مدافعان کاپیتالیسم وضعیت خوب است، باز این ارقام بالا هستند و اگر تعریف واقع گرایانه تری از فقر ارائه دهیم ـ مثلاً بر اساس درآمد متوسط ـ میزان فقر تا 17 درصد (در 1997) و بیش از 45 میلیون نفر بالا می رود.

چقدر شانس وجود دارد که بتوان چنین فقر گسترده ای را برطرف کرد؟ با توجه به این که این فقر با نابرابری رو به رشد در درآمد و ثروت عجین است و این نابرابی در تمامی قوانین بازی کاپیتالیسم، نهادینه است، شانس زیادی وجود ندارد. نابرابری درآمدی در آمریکا در سال 2000، (از دهه 1920 تاکنون) بیشترین مقدار را داشته و 5 درصد از ثروتمندترین خانوارها، درآمدشان شش برابر بیست درصد فقیرترین خانوارها بوده است.

پل کورگمن (اقتصاددانی که در ستون خود در نیویورک تایمز، با قدرت از دولت بوش انتقاد می کرد) تخمین می زند که 70 درصد از رشد درآمدی آمریکا در دهه 80، به جیب یک درصد خانواده های ثروتمند آمریکایی رفته است. از نظر میزان ثروت ها، در سال 1995 در آمریکا، یک درصد خانوارها ثروتمند، 2/42 درصد از کل سهام، 7/55 درصد از اوراق قرضه، 4/71 از مشاغل غیرتعاونی و 9/36 درصد از دارایی های غیرخانگی را در تصاحب دارند. با احتساب نابرابری های درآمدی، این نابرابری در بیست سال گذشته در حال افزایش بوده است.

این نابرابری عظیم و در حال رشد، ادعای تساوی فرصت ها را به استهزا می گیرد. یک نمونه را در نظر بگیرید: در پیتزبورگ، پنسیلوانیا و… خانواده ی بسیار ثروتمند هیلمن ها، با چندین میلیارد دارایی وجود دارد. یکی از خانه های آنها، عمارت بزرگ و باشکوهی است که در خیابان پنجم (یکی از خیابان های مجلل آمریکا) قرار دارد. در فاصله سی مایلی شرق این عمارت، قسمت فقیرنشین شهر ـ که به محله خانه های چوبی مشهور است ـ قرار دارد.

فقر و بدبختی در این قسمت شهر بیداد می کند و این ناحیه یکی از بالاترین نرخ های مرگ و میر کودکان را دارد. نابرابری های درآمدی، عوارض ناخواسته ی بسیاری را ایجاد می کند. تحقیقات نشان می دهد که اگر دو کشور یا دو ایالت با میانگین درآمدی مساوی داشته باشیم، آنچه می توان آن را «سلامت اجتماعی» خواند، در کشوری که نابرابری درآمدی بیشتری دارد، کمتر است. کارشناسان متوجه شده اند که میزان درآمد کل نیمه فقیر خانوارهای هر ایالت، که مقیاسی از نابرابری درآمدی است، با نرخ مرگ و میر ایالت ها نسبت عکس دارد.

به علاوه، این مقیاس را برای سایر خصایص اجتماعی نیز مورد آزمایش قرار داده اند. ایالت هایی که نابرابری درآمدی در آنها بیشتر است، دارای نرخ بیکاری بالاتر و تعداد زندانیان بیشتر هستند و درصد بیشتری از جمعیت شان کمک های مالی و غذایی دریافت می کنند و درصد بیشتری از مشکلات پزشکی رنج می برند. شکاف درآمدی بین طبقات ثروتمند و فقیر، بهتر از میانگین درآمدی، می تواند خصایص اجتماعی را پیش بینی کند.

جالب است که ایالت هایی که نابرابری درآمدی بیشتری دارند، مقدار کمتری برای تعلیم و تربیت هر فرد هزینه می کنند؛ تعداد کتاب در مدارس، برای هر فرد، در این ایالت ها کمتر است و این ایالت ها وضعیت آموزشی ضعیف تری دارند و درصد کمتری از افراد، از دبیرستان فارغ التحصیل می شوند. در ایالت هایی که نابرابری درآمدی در آنها بیشتر است، نسبت بیشتری از کودکان با کسری وزن متولد می شوند و نرخ آدم کشی و جنایت بیشتر است.

هم چنین نسبت بیشتری از افراد، به دلیل معلولیت از کار کردن محرومند و نیز استعمال دخانیات در این ایالت ها بیشتر است. نابرابری بزرگ و در حال رشد، کم کم قدرت سیاسی طبقات پایین دست را از بین می برد و در نتیجه، برنامه های تامین اجتماعی که تا حدی از آسیب های ناشی از فقر می کاهند، رو به زوال می گذارد و به طور هم زمان سیاست هایی که بیشتر به نفع قشر ثروتمند است، جایگزین می شود و طبقه فقیر با دیدن شکاف بزرگ بین خود و طبقه ثروتمند، روز به روز دلسردتر و ناامیدتر می شود.

نویسنده: میشل دی. تیس


فرمت فایل دانلود فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات تعداد صفحات: 26

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط