خلاصه:
سونوگرافی داپلوترانس کرانیال یک روش غیرتهاجمی نسبتاً جدید برای پایش جریان خون و تشخیص ضایعه عروقی مغز می باشد، کا کاربردهای بالینی فراوانی دارد. جهت ارزیابی حجم و جریان خون مغزی بوسیله سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال از چندین شاخص اصلی (PSV، EDV، MFV، PI و RI) استفاده می شود. هدف از انجام این تحقیق بدست آوردن مقادیر محدوده این پارامتر در شریان مغزی میانی برای جمعیت نرمال 20 تا 60 سال مورد مطالعه و ارزیابی این شاخص ها بر اساس سن، جمس افراد و سمت شریان MCA می باشد.
در این مطالعه که بصورت توصیفی کمی می باشد، 74 فرد کاملاً نرمال بدون وجود سابقه و علائم بیماری عروقی مغزی، قلب ریوی، خونی، هیپرناسیون و مصرف داروی موثر بریو جریان خون مغز مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه گیری در این مطالعه بصورت تصادفی و سهمیه ای بود.
مقادیر شاخص های جریان خون شریان مغزی میانی بصورت (24 74)PSV، (14 35)EDV، (16 48)MFV، (31/0 86/0)PI و (12/0 54/0)RI بدست آمد که سرعت امای جریان خون بطور معنی داری از نتایج مطالعات استاندارد دیگر پائین تر بودند. (P<0.01) سرعت جریان خون MCA در خانمها مورد 04/0 نسبت به آقایان بیشتر بود. با افزایش سن از 20 به 60 سالگی حدود 26% از سرعت جریان خون کاسته شده است (P=0.001). اختلاف بارزی بین شریانهای دو طرف مشاهده نگردید. (P=0.635).
دلیل پائین بودن سرعت های نرمال جریان خون MCA در این مطالعه روشن نیست ولی امکان دارد منشاء نژادی یا فیزیولوژیک داشته باشد و یا عوامل دیگری مثل هماتوکریت، فشار سهمی Co2 خون شریان و سطوح سرمی فیبرینوژن که در مطالعه ما مورد توجه نبوده اند و یا عوامل ناشناخته دیگر روی این شاخص ها موثر بوده اند. لذا توصیه می شود، مطالعات بعدی با لحاظ کردن تمام عوامل شناخته شده و احتمالی موثر روی جریان خون مغزی و بررسی همه شریانهای داخل کراینال و با تعداد نمونه بیشتر انجام گیرند.
مقدمه و بیان مسئله:
بیماریهای عروق مغزی بعد از بیماریهای قلبی و سرطان، سومین عامل مرگ و میر می باشند. پیشگیری، تشخیص، درمان و پیگیری بموقع و صحیح بیماریهای عروق مغزی اهمیت خاصی در کاهش مرگ و میر و ناتوانی بیماران دارد. (15) تشخیص زود هنگام خیلی از بیماریها تا بررسی عروق مغزی و پایش جریان خون امکان پذیر می گردد. (16) بررسی فیزیولوژیک جریان خون مغزی توسط فن آوریهائی نظیر استنشاق گزنون 133 و یا تجویز داخل ریوی آن، توپوگرافی کامپیوتری گزنون، SPECT و PET و بررسی آناتومیک عروق مغزی توسط روشهای متعدد آنژیوگرافی مقدور می باشد. معهذا هر کدام از این روشها دارای محدودیت ها و معایبی بوده که از جمله مهمترین آنها تهاجمی بودن آنهاست.
برای اولین بار در سال 1982 سونوگرافی داپار ترانس کرانیال (TCD) توسط Aaslid جهت امور بالینی مورد استفاده قرار گرفت و به این ترتیب پایش جریان خون مغز و تشخیص محل ضایعه عروقی بطور غیر تهاجمی میسر گردید. (1، 16)
کاربردهای بالینی TCD شامل موارد زیر می باشد: بررسی عروق مغزی در انفارکت های آمبولیک و ترومبولیک، مالفورماسیونهای شریانی و وریدی، تشخیص وازواسپاسم در میگرن و خونریزی ساب کارراکنوئید، دمانس مولتی انفارکت، پایش اثرات داروها، دیسکسیون شریانی، پیگیری جریان خون مغزی در حیت اندآرترکتومی و بعد از آن، بررسی ادم مغزی، بررسی آنمی سلول داس شکل، تشخیص مرگ مغزی و چندین کاربرد دیگر. (1، 5، 8، 11)
آنژیوگرافی های DSA و Converntional برای بررسی عروق داخل کرانیال استاندارد طلائی می باشد و سونوگرافی داپلرترانس کرانیال در مقایسه با آنژیوگرافی از حساسیت و ویژگی در مورد 5/87% برخوردار می باشد. (3) البته این حساسیت و ویژگی در بررسی شریان مغزی میانی (MCA) و سیفون کاروتید بیشتر از عروق دیگر است. (4، 14)
جهت ارزیابی حجم و جریان خون مغزی (CBF) بوسیله سونوگرافی داپله ترانس کرانیال از چندین شاخص استفاده می شود که مهمترین این شاخص ها سرعت حداکثر سیستولی (PSV)، سرعت پایان دیاستولی (EDV) و سرعت متوسط جریان (MFV) می باشند. شاخص های دیگر عبارتند از Polstatility index (PI) و Resistance index (RI) که تابعی از سه شاخص بالا می باشند (1، 16) و چندین اندکس کم اهمیت دیگر نیز وجود دارد که در این مطالعه مد نظر نبوده اند.
فهرست مطالب:
1- مقدمه و بیان مسئله
2- بازنگری منابع و اطلاعات موجود
3- روش تحقیق
4- نتایج
5- بحث و نتیجه گیری
6- منابع و ماخذ
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 19
مطالب مرتبط